منبع : صفحع اینستاگرام شف علی تبارکی

چند سال پیش برای شرکت در یکی از برنامه های تلویزیونی دعوت شدم. بنا بود قبل از شرکت در برنامه مصاحبه ای با تهیه کننده داشته باشم. محل قرار ما مکانی خارج از شهر بود ، پس از طی مسافتی طولانی در گرمای تابستان به محل مورد نظر رسیدم. حدود یک ساعت معطل شدم تا مرا به اتاق مصاحبه ببرند چون ظاهرا جناب کارگردان علیرغم قرار قبلی بازهم برای بنده وقت نداشتند.

پس از ورود به اتاق ، ایشان را دیدم که با خستگی سرشان را روی میزکار گذاشته و زیر چشمی بمن نگاه میکنند. البته ناگفته نماند انتظار برخورد مودبانه تری داشتم اما رفتار ایشان را بحساب خستگی و گرما گذاشتم. بعد از سلام و احوالپرسی نوبت به مصاحبه تخصصی رسید.
اولین سوالی که ایشان پرسیدند این بود؛ شما چند تا رسیپی بلدی؟؟! …
این سوال بقدری خنده دار و غیر حرفه ای بود که قصد داشتم همانجا خداحافظی کنم اما به احترام جلسه منتظر ماندم تا مصاحبه به پایان برسد.

در راه برگشت با خود اندیشیدم وقتی مصاحبه گر یک برنامه بظاهر تخصصی، تا این حد اطلاعات پایینی دارد آیا رفتن جلوی دوربین آنقدر ارزش دارد که من حیثیت و آبروی حرفه ای خود را گرو بگذارم.

آنجا بود که دانستم اعتبار حرفه ای با زحمت و تلاش بدست می آید نه پارتی بازی و واسطه گری. و از آنروز ببعد در جهت حفظ آبروی حرفه ای خود دوچندان تلاش کردم. یک شخص حرفه ای حیثیت و اعتبار خود را به شهرت نمیفروشد مگر اینکه اعتباری نزد محافل حرفه ای نداشته باشد