کتابی به نام «خوراک‌های ایرانی» به کوشش احمد مجاهد در دوره ما به انتشار رسیده‌است.
دستور غذاهای دوره قاجار این گزارش از این کتاب که انتشارات دانشگاه تهران آن را منتشر کرده ، گرفته‌شده است.

آش لبنی: کشک ساییده، برنج پاک شسته و گوشت فربه و اندکی نخود یا نیمه آن (لپه) فراهم آورند و همه با یکدیگر بیامیزند و همی جوشانند تا نیک پخته شود و چنان کنند که کشکآب تباه نگردد. چون پخته شد، پیاز به روغت تافته و اندکی نعنع با آویشن افشانده خورند خوش بود.

گزنه پلو: گچرتکان را به پارسی گزنه گویند …. این پلو نیکو شود با گوشت بره شیرمست. گزنه را چون شبت شسته خرد کنند و با برنج بردیگدان ریزند، زعفران و دارو (ادویه) زنند. چون دم گیرد، روغن تافته ریزند و خورند. اگر خواهند با ماست و بورانی‌ها به کار برند. این ویژه‌ مردم مازندران و آران است.

قورمه نعناع: این خورش شاهنشاه خورش‌هاست… در هر کشوری بدان روزگار که از باد بهاری روی زمین به جوش آید و مرغ در شاخ به خروش و باران به دریا پروراند و باغ و کوه زمرد و لعل و یاقوت و مرجان رویاند و سبزه نعنا چون موی از بناگوش مه رویان از خاک نماید آنگاه باید این سبزی چیدن و پاک شستن و بره شیر مست که هنوز دهان از شیر مادر ناشسته و دندان به سبزه نزده به دست آورد و روغنی که از پاکی و خوش بویی چون عنبر سارا بود به دیگدانی (قازقانکی) سپیدتر از روی خداشناسان به رستاخیر نهند…. چون روغن گداخته و تافته گردد، گوشت بره به اندازه بریده در آن ریزند و نعناع نیز به اندازه قورمه‌های سبزی در آن ریزند تا اندکی تافته گردد. پس آب ریزند و نیمه نخود (لپه) به اندازه و نرم نرم بر افروزند. چون به پختن نزدیک گردد، آب لیموی خوب و خوش بوی چاشنی دهند و نمک به اندازه برافشانند.
چون به روغن افتد که هیچ آب در آن نماند، برگیرند. با چلو و کته چلو بهترین خورش‌های جهان است.این بدان روزگار است که هنوز ریباس به دست نیامده باشد. آن ریباسی که نرم بود و نیک، پارچه‌ها کرده به اندازه چهار انگشت و پوست گرفته. بدان هنگام که خوالیگر داند، به جای آب لیمو در آن ریزند و پزند. اگر خواهند به وی اندکی آب لیمو نیز زنند و این خورش با ماست گوسپندی تازه بس نیکو شود. به جای آبلیمو، آب غوره نیز سزاست، مگر آن که آب لیمو بِه است.

چقرتمه: خدای خانه گفت: … و آنچنان باشد که مرغان نمکسود را به آب پزند. پس، استخوان‌های آن گیرند و گوشت‌ها پاره باید نمود،…پس روغن را نیک بتابند و خایه ماکیان بر آن شکنند. چون اندکی خود را گیرد بر هم زنند تا خایه پاره‌ها خرد شود. پس گوشت‌ها ریزند و برهم زنند که گوشت با خایه ماکیان اندکی سرخ و ریخته نیز شود. داروها و زعفران افشانند و نمکسود و پلپل به اندازه. خورش بس نیکوست بویژه در راه‌ها و آسان است پختن آن و زود به دست آید. اگر خواهند آب لیمو غوره چاشنی دهند.

کوفته سماغ: گوشت فربه را نیکو کوبند و هرچه رگ و ریشه آن باشد جدا سازند و نیمه نخود (لپه) که جداگانه پخته باشند نیکو کوبند و برنج نیز به اندازه جوشانیده و پخته باید بود. همه بر هم افکنند و فرومالند و دارو افشانند از سبزی‌ها له اندازه‌ای که خوالیگر داند، ریحان و مرزه و اندکی گندنا (نوعی تره) با کارد خرد کرده بدان بیامیزند.
چون این همه فراهم آورده باشند، پیاز خرد کرده به روغن بتابند و خایه ماکیان به آب پخته و پوست گرفته به دست گیرند و از آن افزار (داروهای خوشبو) به روی خایه برگیرند، به هر اندازه که خواهند بزرگ یا کوچک. چون فراهم آمد آب بر پیاز داغ ریزند و برافروزند تا آب سماغ که به پارسی تَتَری گویند بر آن پزند و برافروزند تا بدان پخته گردد. برگیرند و خورند. کدبانو گفت: سماغ را باید نخست به آب گرم خیسانده چون خیس برداشت، آهن به آتش تافته دو سه بار در آن افکنند تا رنگ آن سیاه گردد و ترشی سماغ بیرون آید، اگر به آهن نتابد ترش و بامزه نگردد.